“
“
دانلود رمان معجون از مریم پیروند با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
بهار دختر ۱۴ ساله ای که برای آزادیه تنها سرپناهش “برادرش” از زندان از پسر عموی ناتنیش کمک میخواد اما کیان سی و دو ساله سخت عاشق بهارِ وبرای این کمکش شرط همخونگی رو میذاره که بهار مجبور میشه …
خلاصه رمان معجون
مثل یه برگ خشکیده ، مثل یه دریای سراب ، مثل انتظاری سخت برای هیاهویی جنجالی ، مثل آواز پرنده ای تنها و اسیر در قفس ، مثل باد زوزه کش پاییزی و مثل غروب دلگیر و دل مرده ی جمعه به آینه ی روبروم خیره شدم . دلم فقط کمی تپیدن می خواست ، تپیدن از نوع واقعی و حقیقتی نو . دلم کمی جوشش می خواست، جوششی شیرین با دمی از امید و وصال .
دلم کمی هیاهو می خواست، رقصیدن می خواست، کمی هوس بچه بازی با معجون دلگرم کننده ش می خواست، معجونی که برای من قدرت و بقای عمرمه، معجون زندگی. معجون دیوانگی، معجون دلداگی و شور و اشتیاق، معجون نفس کشیدن و معجون عشق … درون آینه به صورتم نگاه کردم به زیبایی که از مادرم به ارث بره بودم. پوزخندی گوشه ی لبم جای گرفت…