“
“
دانلود رمان در میروم به شهر الاغ ها از مهدیه افشار با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
علیسان پسر حاجی مغرور و عیاشی که وقتش و با دخترای دور و برش می گذرونه و برای به دست اوردن ازادی هاش بیشتر برخلاف میل بابا حاجیش از خونه زده بیرون، خانواده اش برای برگردوندنش کارای زیادی انجام می دن، مثل ترتیب دادن یه ازدواج اجباری…
خلاصه رمان در میروم به شهر الاغ ها
نگاهم با تاپ کوتاه پارمی س حرکت می کنه. تاپش بالا می ره و پوست برنزه اش معلوم می شه. تاپ پایی ن می آد و چاک سینه اش ت وی دید قرار می گیره. فکر کنم یکم چاق شده و پهلو آورده. باید رژیم غذاییش رو اصلاح و دوباره باشگاهش رو شروع کنه. باسن و پاهاش آب رفته، پوستش هم نیاز به سولا ریوم داره! واقعا برام عجیبه که چرا با این وضع پیشم اومده، اون که از حساسیت ها ی من خبر داره! نگاهم رو از اندامش می گیرم، از این که مثلا داره با موهای لختش دلبری می کنه خوشم نمی آد.
ترجیح می دم دلبری هاش رو بعدا نشونم بده. موبایلم رو از روی میز وسط چوبی بر می دارم و سرگرم می شم. چند وقتی می شه که دیگه حوصله ی اداهای دخترها رو ندارم، حوصله ی قهر و آشتی های مسخره اشون رو که ابدا ندارم. چرا فکر کردن ان قدر مهم هستن که قهر می کنن؟ از این که پارمیس توی آشپزخانه ی به هم ریخته ی خونه ام می چرخه خوشم نمی آد، ولی اجازه دادم فانتزی های مسخره اش رو اجرا کنه. در حال حاضر، یک ساعتی می شه که مشغول درست کردن کاپوچینو هست..