“
“
دانلود رمان سمفونی از عادله حسینی با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
نیایش دختری زیبا که عاشق موسیقیه و با پدرش اختلاف داره. پدری که روی اصول خودش پایبند است و مخالف خواستههای نیایش، نیایش اتفاقی متوجه میشه توی خونهی کنار خونهی مادربزرگش که متروک هست، یک پیانو هست. پنهانی وارد اون خونه میشه و بعد از ورودش میفهه خونه متروکه نیست و پسری تنها اونجا زندگی میکنه. موقع خارج شدن از روی حواس پرتی گوشیش رو اونجا جا میذاره. گوشی که پر از سلفیهای لب استخره. حالا باید برای برگرداندن گوشی به اون خونه برگرده. خونه ای که صاحبش یه پسر جوونه….
خلاصه رمان سمفونی
صدای در حیاط که بلند می شود خودم را روی کاناپه ی سه نفره رها می کنم. صدای قیژ قیژش بلند می شود. چشم می بندم و یک دستم را از کاناپه آویزان می کنم. نمی خواهم بخوابم. حتی به فکر آرام کردن سردردم هم نیستم. چشم بسته ام تا تمرکز کنم. تا بتوانم درست فکر کنم. به اینکه همه چیز از کجا شروع شد؟ چرا روابط من و مامان و بابا از آن نوع روابط فرزند و پدر و مادری نشد که همه می گویند و خودم هم بارها دیده بودم. سرچشمه ی این اختلاف نظرها و دلخوری ها از کجا بود؟ شاید از اولین دانه ی مویی که در شانزده سالگی از زیر ابرویم
برداشته بودم. چیزی که از نظر خودم هم خیلی به چشم نمی آمد اما ظاهرا خیلی واضح به چشم بابا آمده بود. یا شاید اولین تولد همکلاسی ام در کافی شاپ، چیزی که بقیه ی دوستان هفده ساله ام خیلی راحت اجازه ی شرکت در آن را داشتند و من تمام آن شب در سکوت محض در خانه ماندگار شده بودم. یا شاید هم همه چیز به اولین تماس آن هم دانشگاهی ام مربوط میشد. پسری که من نمی دانستنم شماره ام را از کجا پیدا کرده اما با تماس بی مقدمه اش آن هم در حالی که من در ماشین در کنار بابا بودم همه چیز را بهم ریخته بود. شاید آن تماس
حصارهای بابا و مامان را به دورم تنگ تر و بلند تر کرده بود. دست آویزان شده ام را تاب می دهم و چشمانم را بیشتر فشار می دهم. همان طور که منتظرش بودم سردرد به چشمانم رسیده است. باز هم فکر می کنم. به دوسال پیش. به اولین ترم دانشگاه و حضور من و مرجان در محوطه ی دانشگاه. گروه فیلم برداری که داخل محوطه مشغول فیلم برداری بودند آنقدر چیز جدید و جالبی نبود که بخواهد تمام توجه من و مرجان را جلب کند. آن روزها اولین روزهای نامزدی مرجان و هادی بود. مطمئنا حرف های مرجان جذابیت بیشتری داشت….