خلاصه کتاب:
همه چیز خوب تا اینکه اون دختر کوچولوی معصوم پولدار وارد گاراژ تعمیرگاهم شد. همینکه چشمم بهش افتاد، تموم چیزی که میخواستم این بود تا دستهای کثیفم رو صورتش بذارم. از اون مدل دخترها نبود که با مکانیک کثیف و ژولیده شهر قرار بذاره. با ۲۸ سال سن فکرشم نمی کردم تو یه نگاه شیفته اش بشم. منی که سال ها بود زنی رو نمیخواستم اما… فقط یه مشکل ریز سر راهم وجود داشت اما من با برنامه پیش میرفتم. همه کاری که باید میکردم این بود تا صاحبش بشم و برای همیشه مال خودم میشد…
خلاصه کتاب:
وقتی که از تیم فوتبال بخاطر آسیب فیزیکی، تو سی سالگی بازنشسته شدم… سراغ یه شغل بی دردسر رفتم. مربی_فوتبال_دبیرستان شهر… اما همه چیز با دیدن مگان عوض شد. اون دانش اموز خرخون یه زن فریبنده بود. بدتر از همه دختر صمیمی ترین دوستم. تا این سن هرگز فکر نمی کردم اشتیاق و ذوق بتونه یه ادمو حتی تو سن من به جنون بکشونه. اما شد… من کاملا مجذوب و شیفته اش شدم. حاضر بودم بخاطر بودن باهاش هر بهایی رو بپردازم. اونو هر طور شده تصاحب میکنم…
سایت دانلود رمان برترین وبسایت دانلود رمان های ایرانی و خارجی
آمار سایت
1809 نوشته
6 برگه
0 کامنت
1 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.