خلاصه کتاب:
تنها بودم، دور از خانواده؛ در یک حادثه غریبه ای جلوی چشمانم برای نجاتم به جان کندن افتاد اما رهایم نکرد، از او می ترسیدم. از آن هیکل تنومندی که قدرت نجاتمان از دست چند نفر را داشت ولی به اجبار به او نزدیک شدم تا لطفش را جبران کنم… اما قلب و احساسش را ربودم و گریختم… تا زنده شدنِ گذشته ام، آبرویش را برباد ندهد. شکستم… تا دروغ ها و پنهان کاری ام غرورش را له نکند، تا او مجبور به فراموشی باشد اما آمد، فهمید، دید، آبرویی برایم نماند و من فقط سکوت کردم تا محرم حیوان صفتم را نشناسد!!!
خلاصه کتاب:
سامان پایدار برادر سارا که معرف حضورتون هست آقای جذاب، ورزشکار و به شدت غیرتی! البته گاهی هم بی اعصاب و در زمان خودش مهربون و شوخ که هر بار حضورش شوکی در رمان سد سکوت ایجاد کرد و جذابیتش امیررضا رو مجبور به چنین اعترافی کرد که: “سامان زیادی خوش قیافه و خوش استایل و البته خوش پوش نیست؟ شاید حضور کسی مثل او در زندگی سارا دلیل دیده نشدن من است! ” سامان خان اینجا بیشتر از سکوت کولاک میکنه و کم کم با…
سایت دانلود رمان برترین وبسایت دانلود رمان های ایرانی و خارجی
آمار سایت
891 نوشته
6 برگه
0 کامنت
1 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.