خلاصه کتاب:
پوپک آموزگار موفقیه که از مادرش نگهداری میکنه.. زهراسادات مادر پوپک، آلزایمر گرفته ولی مدام از خاطره ای قدیمی میگه که باعث پریشونی پوپک و خواهر و برادراش شده.. خاطره ای که مربوط به اشرف خانوم همسایه قدیمی کوچه بچگیشونه و سال هاست ارتباطی باهاش ندارن.. حالِ زهراسادات بعد از شنیدن خبر مرگ اشرف خانوم بدتر میشه طوریکه پوپک تصمیم میگیره پرده از راز این خاطره برداره، غافل از اینکه اشرف خانوم راز این جدایی رو قبل از مرگش به پسر ارشدش مسعود گفته و حالا مسعود به پوپک نزدیک شده تا…
سایت دانلود رمان برترین وبسایت دانلود رمان های ایرانی و خارجی
آمار سایت
1809 نوشته
6 برگه
0 کامنت
1 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.