خلاصه کتاب
در شهری که عدالت گم شده، کیاشا رادمان مردیست که از خانوادهاش بریده و در انزوا زندگی میکند. قتل برادرش بهدست مردی از طبقهی پایین، او را دوباره به دل جامعهای پر از تبعیض و خشونت میکشاند. او تصمیم میگیرد از خواهر قاتل انتقام بگیرد، اما در این مسیر با واقعیتهایی روبهرو میشود که نگاهش به دنیا را تغییر میدهد.