سایت رمان
دانلود رمان ایرانی و خارجی جدید بدون سانسور
دانلود رمان رسوخ اثر مهشید حاجی زاده pdf
خلاصه کتاب
...! آن نگاه نافذ، آن چشمان کهربایی، به‌تنهایی می‌توانست آتش اختلاف را میان چند مرد شعله‌ور کند؛ می‌توانست برادری را به رقابت و رقابت را به جدال بکشاند. گویی تاریخِ هابیل و قابیل دوباره زنده شده بود، این بار نه با حسادت، بلکه با جادوی نگاه دختری که آرامش درونش از جنس سکوت دریا بود. او، با آن وقار و زیبایی بی‌ادعا، چیزی در خود داشت که در هیچ قصر باشکوهی، هیچ جزیره‌ی دورافتاده‌ای، و هیچ جلوه‌ی ظاهری‌ای یافت نمی‌شد. آرامشی که در وجودش موج می‌زد، فراتر از هر زیبایی بود که مرد دیده بود. و حالا، مردی که سال‌ها در پی معنا و آرامش بود، خود را در برابر آن چشمان جادویی ناتوان می‌دید. دلش می‌خواست صاحب آن نگاه باشد، نه از روی تملک، بلکه از روی تمنای پیوندی پاک و انسانی. اگر خالق آن فرشته، آن دختر با روحی آسمانی، می‌خواست انسان‌هایی را از تاریکی نجات دهد، شاید باید راهی می‌گشود تا این دل مشتاق، با آن دل آرام پیوندی حقیقی بیابد...
درباره سایت
سایت رمان
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " سایت رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.